تا چند وقت پیش نام «بیتکوین» برای گوش خیلیها ناآشنا بود، اما درست در همین روزهایی که کمرشکنترین بحران اقتصادی را از سر میگذرانیم، تبدیل به یکی از نامولدترین بازارهای جذاب سوداگری مالی در اقتصاد ایران شدهاست.
پیش از پرداختن به اینکه بیتکوین چیست و چه کارکردی دارد، لازم است به عنوان مقدمه از بحث را از نقطۀ دیگری شروع کنیم.
واقعیت آنست که هر قدر از عمر سرمایهداری بیشتر میگذرد، فعالیتهای غیرمولد و انگلی و کازینویی بیشتری در این نظام رونق میگیرد و به خصوصیت و بخش جداییناپذیر از ماهیتش تبدیل میشود.
اگر سابقاً تولیدی صورت میگرفت و کارفرما با زدن از دستمزد و مزایا و بالا بردن فشار کار و اضافه کاری اجباری و برونسپاری به پیمانکار و چه و چه، از سهم کارگر میزد تا بتواند سهم خودش یعنی سود را بالاتر ببرد،
اکنون بخش قابل توجهی از طبقۀ سرمایهدار دنبال راههای متنوع و بیدردسری هستند که از پول، پول بسازند. چطور؟ در آمریکا این فعالیتها به فرم بورسبازی و شرطبندی بر سر ابزارهای پرریسک مالی درمیآید و در ایران هم به شکل زمینخواری و دلالی طلا و سکه و دلار و رانتخواری. در واقع منطق هر دوی این فعالیتها یکی است که در ادامه به آن خواهیم رسید.
منشأ سود اصلی این بازارهای نامولد، در نوسانات قیمت و بیثباتی اقتصادی است، بنابراین عجیب نیست که هر قدر بحران اقتصادی وخیمتر میشود، تنور این بازارهای نامولد هم گرمتر میشود. اصطلاح «کاسبی از تحریم» اشاره به همین سرمایهدارهایی دارد که اکثراً هم وابسته به جناحهای سیاسی حاکم جمهوری اسلامی هستند و از تفاوت قیمت ارز دولتی با آزاد یا از نوسانات قیمتی کالاها یا از زد و بند با حکومت برای دور زدن تحریم و امثالهم به سودهای بادآورده میرسند.
یکی از جدیدترین بازارهای نوظهور دلالی که به تازگی وارد ایران شده و خیلی سریع هم رونق گرفته، استخراج ارز دیجیتالی (به اسم بیتکوین) است. البته منظور از «استخراج»، بدان معنا نیست که گویی این ارز جایی ریخته باشد و باید جمع شود. بلکه شیوۀ کار به این صورت است که کامپیوترهای مخصوصی- به اسم ماینر- هستند که با مصرف حجیم برق، یک سری معادلات پیچیده اما بیحاصل و بهدردنخور ریاضی را حل میکنند و نهایتاً در ازایش اصطلاحاً جایزهای به اسم «بیتکوین» (سکۀ دیجیتالی) میگیرند. این حجم عظیم برق، عملاً صرف رفع هیچ نیاز و یا تولید هیچ کالا یا خدمتی نمیشود و فقط یک نشان دیجیتال است که در ازای مصرف برق به صاحب کامپیوتر داده میشود.
ممکن است به فرض مثال تنها در عرض یک شبانهروز قیمت بیت کوین ناگهان ۲۰۰۰ دلار بالا رفته یا به همین نسبت سقوط کند. اما این نوسانات شدید قیمت بخاطر چیست؟
اولین دلیل آنست که بیت کوین برخلاف «پول»، نه پشتوانۀ دولتی را دارد که ضمانتش را بکند و نه اساساً ربطی به اقتصاد واقعی یک کشور دارد. بنابراین بیت کوین کم و بیش تمام و کمال به فعالیتهای سوداگرانۀ بازیگران خود این بازار سپرده میشود. یعنی دستکاریهای مصنوعی آنانی که سهم بیشتری از بیتکوین دارند و با خرید و فروشهای بزرگ (درست مثل بازار بورس) میتوانند سمت و سوی قیمت را تعیین کنند. بالاخص که بازار بیتکوین برخلاف بازار بورس و ارز و امثالهم از قید و بند همان نظارت حداقلی دولتها هم آزادست.
اما این توضیح هنوز هم کافی نیست. چون باید پرسید این افزایش یک شبۀ چند هزار دلاری از کجا تأمین میشود؟ چون قاعدتاً این بهاصطلاح «سود» از خلأ نمیتواند خلق شود.
پاسخ اینست که این «سود» دارد از بخش واقعی اقتصادی مکیده میشود. یعنی از یک طرف کارگرانی هستند که با صرف میلیونها ساعت کار، دارند کالاها یا خدماتی را تولید میکنند و خلاصه ثروت و ارزش واقعی میسازند و از طرف دیگر کسانی با معاملۀ بیتکوین و بورسبازی و امثالهم، ثروت را از بخش مولد خیلی ساده به بخش غیرمولد انتقال میدهند. به همین خاطر است که میگوییم این بخش انگلی است، چون همچون زالو از بدن میزبانش (یعنی اقتصاد واقعی) تغذیه میکند.
بیتکوین: اسباببازی جدید ۱درصدیها
مقدماً این را باید بگوییم که تعداد ارزهای مجازی مختلفی که این روزها بر روی اینترنت وجود دارند، از مرز ۲۰۰۰ هم گذشتهاست! منتها اکنون فعلاً بخت با «بیتکوین» بعنوان قدیمیترین ارز دیجیتال یار بوده.
بااینحال بیتکوین (با وجود اینکه به آن «ارز مجازی» یا «ارز رمزنگاری شده» هم میگویند) بیش از آن که «پول» باشد، یک «دارایی مالی حبابی» است و در ادامه به دلایل آن خواهیم پرداخت.
زمانیکه بیتکوین برای اولین بار ده سال پیش اختراع شد، قرار بود یک ارز دیجیتالی و «جایگزین» ارزهای مرسوم کاغذی ای که میشناسیم باشد؛ اما نه تنها نتوانست جای پول رایج را بگیرد، بلکه ماهیتاً تناقضاتی دارد که هرگز هم نمیتواند. ویژگی مهمتر بیتکوین آنست که در کنترل هیچ بانک مرکزی و قوانین و مقررات دولتی نیست. یعنی بر خلاف پول، که مرجع چاپ و عرضهاش دست بانکهای مرکزی است و تابع قوانین و سیاست های دولتها؛ بیتکوین در دست هیچ ارگان دولتی نیست. به همین خاطر ادعا میشد و هنوز هم میشود که از ارزهایی مثل بیتکوین، بهاصطلاح «مرکزیتزدایی» شدهاست. اما در واقعیت امر این طور نیست؛ یعنی هم تولید (یا به اصطلاح استخراجش) و هم توزیعش، انحصاری هست. طبق تخمین، ۹۷ درصد بیتکوینهای دنیا فقط در دست ۴ درصد از صاحبانش است و دقیقاً همین صاحبان بزرگ بیتکوین هستند که سمت و سوی قیمت آن را با دستکاری در بازار تعیین میکنند. پس در واقع برخلاف ادعای رایج، اینجا هم با نوعی از مرکزیت (در بازار) طرف هستیم.
بیتکوین فقط تا انجایی پول محسوب میشود که بهعنوان وسیلۀ داد و ستد از آن استفاده میکنند؛ و تازه روی همین کارکردش هم نمیتوان حساب باز کرد، چون اولاً کمتر جایی است که مبادله با بیتکوین را قبول کند و ثانیاً قیمت بیت کوین شدیداً نوسان دارد. بنابراین در حقیقت شاید فرعیترین کارکرد بیتکوین، همان ارز بودن (یا وسیلۀ داد و ستد بودنش) باشد و در واقع کارکرد اصلیاش آنست که یک دارایی بشدت حبابی و سوداگرانه محسوب میشود (حتی چندین و چند برابر حبابهای زمین و سکه و ارز کاغذی). طبق آخرین آمار جهانی امسال، فقط ۱% معاملات بیتکوین صرف داد و ستد واقعی کالا شده و باقی معاملاتش با هدف سوداگری مالی بودهاست[۱].
وقتی صحبت از حباب میکنیم، منظورمان آنست که مثلاً ده سال پیش با ۱۰ هزار بیتکوین میشد تنها دو عدد پیتزا خرید. اما در همین لحظه که این سطور نوشته میشود، قیمت هر بیتکوین از مرز ۱۱ هزار دلار هم گذشته است. عدهای روی آن سرمایهگذاری میکنند و از آن به بعد دیگر «یا بخت یا اقبال»!
این نوسانات شدید قیمت بیتکوین بدان معناست که صاحب بیت کوین میتواند ناگهان داراییاش را چند صد برابر کند یا همه را ببازد. مثلاً همین پارسال قیمت بیتکوین بیش از ۸۰ درصد سقوط داشت[۲] .
اگر بخواهم سادهتر بگوییم: فرض کنید هر یک بیت کوینی که برای تولیدش دهها هزار کیلووات-ساعت انرژی برق صرف شده، تا دادههای بیمصرف دیجیتالی ساخته شود، به سادگی آب خوردن و در چشم برهمزدنی میتواند چه بسا به ارزش یک بستنی هم تقلیل پیدا کند.
بنابراین بطور خلاصه بیتکوین، «پول» به معنی دقیق کلمه نیست. چون پول اصولاً محصول یک نیاز تاریخی به گسترش داد و ستد بوده، یعنی این طور نبوده که عدهای یکشبه آن را بهاصطلاح «اختراعش» کنند. یکی دیگر از شواهدی که با اتکا به آن میتوان نشان داد که چرا بیتکوین پول نیست، به این موضوع برمیگردد که برای بیت کوین یک سقف تولید درنظر گرفته شده؛ یعنی حداکثر میشود ۲۱ میلیون بیت کوین بهاصطلاح استخراج کرد. در صورتی که هیچکسی نمیتواند دلبخواهانه مقدار پول در گردش را انتخاب کند. مقدار پول در گردشِ یک اقتصاد را مجموع کل قیمت کالاهای درحال مبادله، تقسیم بر متوسط سرعت گردش (یا همان دست به دست شدن پول) تعیین میکند. یعنی مقدار پولی را که لازم است تا آن اقتصاد درست بچرخد، نمیشود بشکلی دلبخواهانه تعیین کرد، بلکه این تابعی از قدرت و توسعۀ کل آن اقتصاد است. اینکه بیتکوین برخلاف این گفته عمل میکند، دقیقا به این خاطرست که اصلا پول نیست.
پول، چندین کارکرد دارد. هم واحد شمارش و «سنجش ارزش» هست و هم «وسیلۀ ذخیرۀ ارزش» و هم «پرداخت و مبادله». بیت کوین فقط یکی از این کارکردهای پول یعنی وسیلۀ مبادله را به عهده گرفته که تازه در همین کارکردش هم بشدت با محدودیت مواجه است. چون هم مقبولیت عام پیدا نکرده و هم به شدت نوسان دارد. به اینها باید این نکته را هم اضافه کرد که اصولاً به سختی میتوان پیوندی برای بیتکوین با دنیای واقعی و تولید پیدا کرد. خلاصه بیتکوین تمام خصوصیات یک دارایی مالی حبابی را دارد.
برای اینکه این بازار غیرمولد و حبابی سرپا نگه داشته بشود، نیاز به مصرف زیاد برق است، اینجاست که سوداگران مالی به کشورهایی که برق ارزان دارند هجوم میاروند و این بازار را زنده میکنند.
تحریم و یک بازار سیاه جدید بیتکوین
وارد کردن دستگاههای کامپیوتری استخراج بیتکوین از برق (ماینر)، یکی از راهکارهای جمهوری اسلامی برای دورزدن تحریمها بود، چون این روش این امکان را میدهد که با دور زدن نظارت بانکها و دولتها و به شکل کم و بیش ناشناس، مبادلۀ مالی داشت. هرچند این راهکار (بدلیل بسیاری از محدودیتهایش) قاعدتاً نمیتوانست جایگزین ایدهآلی برای دور زدن تحریمها باشد، اما حداقل –بخاطر سقوط ارزش ریال و قیمت برق یارانهای- کاسبی داغی را برای خودیهای جمهوری اسلامی و دلالان دیگرش جور کرد.
در همین تابستان داغی که حکومت اولاً دست به افزایش تعرفۀ برق عمومی زده و ثانیاً خاموشیهای مقطعی را سهم اکثریت جامعه کرده، سر و کلۀ قشری انگلی پیدا شده که دارند با مکیدن برق یارانهای مدارس و کارگاهها و مساجد و گاوداریها تا حتی استودیوی برنامۀ «خاله شادونه»ی صدا و سیما، سودهای بادآورده از استخراج بیتکوین به دست میاورند. برای اینکه تصویر درستی از ابعاد این مصرف داشته باشیم، باید بدانیم که تولید هر واحد «بیتکوین» تقریباً به اندازۀ مصرف روزانۀ بیش از ۸۵۰۰ خانه در تهران برق مصرف میکند.
کار به جایی رسیده که حتی صاحبان کارخانههای بحرانزده هم ترجیح میدهند کارگران را روانۀ خانه کرده ، تا سپس برق صنعتیِ با تعرفه پائین را صرفِ استخراج این سکههای دیجیتالی و انباشت ثروت کنند. در واقع این اقدامات، تغییر کاربریِ مراکز تولیدی با دزدی از منابع عمومی است. برخلاف تولید واقعی، نگهداری از این کامپیوترها که کارشان اتلاف منابع برقی است، نیاز به نیروی کار انسانی ویژهای ندارد.
تا همین اواخر حدود ۶۰ درصد کل ضرب بیتکوین دنیا ، به یُمن برق ارزان چین[۳] در این کشور انجام میشد؛ اما الان با سقوط ارزش ریال، ایران هم به یکی از این بازارهای نامولد تبدیل شدهاست. درحالیکه واحدهای صنعتی در ایران یکی بعد از دیگری در حال سقوط و تعطیلی هستند، در حالیکه میلیونها کارگر گرفتار معوقات مزدی هستند و با چنگ و دندان برای سرپا نگه داشتن کارخانه و از بین نرفتن شغلشان میجنگند، کتک میخورند، شکنجه میشوند و زندان میروند. جمهوری اسلامی بازار کاسبی از سوداگریهای مالی را داغ میکند. تا آنجاکه حتی برای وارد کردن دستگاه استخراج بیتکوین ارز نیمایی اختصاص دادهاست. از یک طرف میگوید استخراج بیتکوین ممنوع هست، اما از طرف دیگر در نمایشگاه مالیاش از دستگاه خودپرداز بیت کوین رونمایی میکند.
صدها مزرعۀ زیرزمینی استخراج بیتکوین از تهران و ورامین تا بیجار و مانه و سِمِلقان و یزد و غیره، از دل بیابان تا درون جنگل و از دامداری تا مسجد و مدرسه و کارخانه و حتی شهرکهای صنعتی ایجادشده است که از برق با تعرفههای صنعتی و کشاورزی و عمومی برای این سوداگری مالی استفاده میکنند. البته فقط نوک کوه یخ این کاسبی انگلی جدید در اخبار منعکس میشود.
تکنولوژی بلاکچین در خدمت اتلاف منابع
ظهور ارزهای دیجیتالی، بر پایۀ اختراع یک تکنولوژی جدید (به اسم بلاک چین) است که دادههای دیجیتالی را بنحوی ثبت میکند که تغیر یا دستکاری کردنش ناممکن میشود، این دادهها بهم وصل میشوند، در اختیار همه اعضای آن شبکه قرار میگیرند و مدیریت و انتقال داده را بسیار سریع و امن میکنند. تکنولوژی بلاکچین میتواند هزاران کارکرد مولد و انقلابی برای جامعه بشری داشته باشد ؛ از جمله در سازماندهی و برنامهریزی تولید و امکان از بین بردن هرگونه فساد و اختلاس اقتصادی. با همین تکنولوژی میشود اطلاعات و دادههای منابع موجود دنیا و نیازهای دقیق کلِ جامعه در حوزههای مختلف را جمعآوری کرد، به اشتراک جهانی گذاشت و بعد برای سازماندهی تولید و توزیع در مقیاس جهانی استفاده کرد.
اما قانون سرمایهداری، قانون جنگل و هرج و مرج هست. تولید اصلاً برای رفع نیازها نیست، بلکه به انگیزه مکیدن سود انجام میشود. مثلاً میلیونها آدمِ بیخانمان و کارتنخواب «نیاز» به مسکن دارد. در عوض میلیونها خانه خالی از سکنه رها شدهاند تا بالاخره بساز بفروشش منتظر لحظهای در بازار شود که بیشترین سود را برایش داشته باشد. یعنی تولید برای رفع نیاز نیست. این تک مثال را به میلیونها نمونۀ دیگر از عدم سنخیت میان «نیاز» ، «تولید» و «توزیع» هم میتوان تعمیم داد.
در عوض زمانیکه سوسیالیستها ادعا میکنند که میتوان هم نیازهای جامعه را شناسایی کرد و هم بر مبنای منابعی که داریم برنامهریزی کرد که چه چیز را، چقدر و چطور باید تولید کرد، بدبینان میگویند: مگر ممکن است؟ یکی دو قلم جنس که نیست، باید برای میلیونها کالا تصمیم گرفت. این همه اطلاعات و داده را – در ابعاد جهانی- چطور میتوان ثبت کرد؟ چطور همۀ تولیدکنندهها از نیازها مطلع شوند؟و غیره. پاسخ آنست که تکنولوژی بلاکچین در ترکیب با سایر تکنولوژیها نشون میدهد که این خیال نیست، بلکه به لحاظ فنی امکانپذیرست. مشروط به اینکه این تکنولوژی را از در چنگال سرمایهداری بیرون بکشیم. در غیر این صورت وضع به همین منوال فلاکت خواهدگذشت، و همین تکنولوژیهای انقلابی مانند “بلاک چین” هم در سرمایهداری اختصاصاً صرف اتلاف منابع برای ساخت بازار سوداگری مالی و مکیدن سود از بخشهای مولد میشوند. فقط برای اینکه تصویر بهتری دربارۀ میزان این اتلاف انرژی داشته باشیم کافیست بدانیم که میزان برق مصرفی سالانه برای استخراج بیتکوین، به اندازۀ یکسال مصرف برق کشوری به اندازۀ سوئیس است و این یعنی یک فاجعۀ محیطزیستی هزینۀ سرپا نگه داشتن این بازار انگلی است. همانطور که وسیعترین و به روزترین اکتشافات آزمایشگاهی و تکنولوژیک صرف اولویتها و رقابتهای ۱% طبقۀ بالایی جامعه میشود و یک راست به پای صنایع نظامی و توسعۀ سلاحهای بیولوژیک و ایجاد موشکهای پیشرفتهتر و چه و چه (و نه رفع فقر و بیماری که سهم اکثریت جامعه هست) ریخته میشود؛ بیتکوین هم عیناً یک نمونه از اتلاف منابع و به عبارتی اسباببازی یکدرصدیهای بالای جامعه است برای انباشتن ثروت بدون نیاز به کار کردن.
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۱۵ تیر ۹۸
[۱] https://cointelegraph.com/news/chainalysis-research-speculation-remains-bitcoins-primary-use-case
[2] https://www.coindesk.com/down-more-than-70-in-2018-bitcoin-closes-its-worst-year-on-record
[3] https://cryptonomist.ch/en/2019/06/11/china-bitcoin-btc-mining/