چهل سال بعد از اولین تظاهرات علیه حجاب اجباری: «نان، کار، آزادی – پوشش اختیاری»

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

 چهل سال بعد از اولین تظاهرات علیه حجاب اجباری: «نان، کار، آزادی پوشش اختیاری»

در روزهای پس از دی‌ماه ۹۶، زمانیکه زنانی تک به تک بر روی کیوسک‌های برق رفتند و روسری از سر برداشتند، از این جسارت و اقدامات «قهرمانانه» دفاع کردیم. اما همان زمان هم گفته بودیم که مبارزۀ انفرادی و تن به تن با رژیم (هر قدر هم قهرمانانه باشد) و هرچند به‌شکل مقطعی الهام‌بخش تمامی آنانی شود که از آن ستم رنج می‌برند، اما در نهایت قابلیت سازماندهی و متشکل‌کردن زنان را چه علیه حجاب اجباری و چه علیه دیگر ستم‌هایی که بر آنان می‌رود ندارد.

از آن ایام یک سال و اندی می‌گذرد و در این مدت، جناحی از حکومت و هم اپوزیسیون راست و جنگ‌طلب، سعی زیادی کردند تا این مبارزات انفرادی را مصادره کنند. حرکتی که خودانگیخته و پراکنده شروع شده بود، دقیقاً به دلیل ماهیت انفرادی‌اش، راحت‌تر مورد مصادره قرار گرفت و از دل آن تلاش شد تا پروژه‌های چهره‌سازی‌ کلید بخورد و سوخت اتاق‌های فکر رژیم چنجی شود.

امروز دانشجویان دانشگاه تهران اما نشان دادند که چرا چهل سال بعد از اولین تظاهرات علیه حجاب اجباری در هشت مارس ۵۷، این بار هم مبارزۀ زنان –اگر بخواهد شانسی برای موفقیت داشته باشد- از مسیر سازماندهی جمعی می‌گذرد.

 فراتر از آن نشان دادند که مبارزه برای رهایی زنان چرا یک مبارزۀ همه‌جانبه، طبقاتی و سیاسی است. نشان دادند که چرا در سرمایه‌داری اسلامی «بیکاری و بیگاری و حجاب زن اجباری» همه قطعاتی از یک سیستم واحد هستند که یکدیگر را تکمیل می‌کنند و مادامیکه به شکل ریشه‌ای دستی به تمامی آنان برده نشود امکان کسب و حفظ همان بدیهی‌ترین حقوق دموکراتیک هم ممکن نیست.

تظاهراتی که امروز در دانشگاه تهران در واکنش به سخت‌گیرانه‌تر شدن قوانین انضباطی (از جمله حجاب) رخ داد، به سرعت راه خود را به تریبون دفاع از یک برنامۀ همه جانبه تغییر گشود. این نوع رادیکالیسم برای هر دو جناح سرمایه‌داری حاکم و رقیبش رعب‌آور است، چون میداند که این موج‌ها با اصلاحات قطره‌چکانی سر ایستادن ندارند و سایر حقوق دموکراتیک مثل «نان و کار و آزادی» را یکجا باهم می‌خواهند.

بی‌خود نیست که امروز هم اپوزیسیون راست و شخص مسیح علینژاد دست به سانسورِ پلاکاردهای این تجمع زد و هم حکومت، چماق‌دارانش را به برای سرکوب به درون تجمع فرستاد تا به خیال خود مانند چهل سال قبل این موج را با «یا روسری یا توسری» خفه کنند. با این تفاوت که امروز، دیگر مثل قبل نیست. کارگر و دانشجو، مرد و زن، کنار هم ایستاده‌اند و نسلِ آفرینندۀ دی‌ماه ۹۶ زاده شده است.

قبل از وقایع امروز، تصمیماتی در سطوح بالای حکومتی گرفته شده بود که به خاطر پیش‌بینی اعتراضات سال ۹۸، کنترل بیشتر امنیتی بر محیط‌های کار، دانشگاه و محلات اِعمال شود. احیا کردن پروژۀ گشت‌های محله‌محور (رضویون) و سختگیرانه‌تر کردن قوانین انضباطی (از جمله هشدار به رصد فضای مجازی و احضار دانشجویان به کمیتۀ انضباطی به خاطر فعالیت‌های اینترنتی) همگی در راستای همین پروژۀ امنیتی‌کردن بیشتر فضاهای عمومیِ بالقوه اعتراضی هستند.

از سوی دیگر درست در همین لحظاتی که این متن نوشته می‌شود، حکومت از طریق بسیج دانشجویی و بازوهایش در بیرون از دانشگاه، در حال راه انداختن کمپین تبلیغاتی برای مظلوم‌نمایی، پرونده‌سازی‌ و ترغیب به سرکوب بیشتر دانشجویانِ تجمع‌کنندۀ امروز است، هر قدر اتحاد در برابر هرگونه تعرض به دانشجویان بیشتر و پر سر و صداتر باشد، هزینۀ سرکوب برای آنان گزاف‌تر و سنگین‌تر خواهد بود. درست همانطور که کارزار دفاع از زندانیان تجمع روز جهانی کارگر، به قدری متحدانه بود که هم تا دیروز به آزادی اغلب دستگیرشدگان انجامید و هم امروز دفاع از آن زندانیان بر پلاکاردهای دانشجویی نقش بست و بالا رفت.

کمیته عمل سازمانده کارگری –۲۳ اردیبهشت ۹۸

 

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *