گشودگی قفل اعتصابات سیاسی

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

امروز کارگران پروژه‌ایِ پتروشیمی‌های بوشهر و هنگام (سایت یک عسلویه) با کلید زدن یک اعتصاب سیاسی رادیکال، همزمان با اعتصابات دانشگاه‌ها و اعتراضات مدارس، ورود به مرحلۀ جدیدی از خیزش سیاسی کشور را اعلان کردند. از کارگرانی حرف می‌زنیم که در دو سال گذشته بزرگترین اعتصاب سراسری و صنعتی کشور را برای انحلال پیمانکاران، افزایش مزد، کاهش ساعات کار و غیره سازماندهی کرده بودند. حالا همان کارگران درحال پیوند مبارزۀ اقتصادی با یک مبارزۀ بزرگتر سیاسی هستند.

هوشمندی اصلی در سازماندهی این اعتصاب (و تلاش برای گسترشش در روزهای آتی به سایر پروژه‌ها)، تأکید بر پیوند میان مطالبات اقتصادی و سیاسی کارگران بوده (۱) که باعث می‌شود مجال بهانه‌جویی از گرایش‌های محافظه‌کار کارگری که بر تفکیک این دو تأکید دارند و هزینۀ این اعتصابات سیاسی را زیاد می‌دانند، گرفته شود.

اعتصاب کارگران پروژه ای پتروشیمی بوشهر

 اعتصاب امروز کارگران پروژه‌ای نه فقط در همبستگی با خیزش خیابانی و علیه موج کشتار و سرکوب حکومت و با شعار صریح سرنگونی کلید خورد، بلکه در عین حال فراتر رفته و با اقدامات مستقیمی همچون بستنِ جادۀ سه راهی عسلویه با سنگ و آتش زدن لاستیک، تلاشی در جهت گسترش به سایر بخش‌های عسلویه هم داشته است.

پژواک شعارهای سیاسی همچون «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنه‌ای»، «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه»، «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» و… در فوق امنیتی‌ترین و بزرگترین قطب اقتصادی کشور، نویدِ فتح سنگر جدیدی در جنبش کارگری را می‌دهد که از زمان قدرتگیری جمهوری اسلامی به این‌سو بی‌سابقه بوده است.

اعتصاب سیاسی امروز کارگرانِ پروژه‌ای، حتی اگر دامنه‌دار نشود، حتی اگر محدود و سرکوب شود، دستاوردی تاریخی را به چنتۀ خیزش انقلابی ایران افزوده است: اینکه قفل اعتصاب سیاسی در بخش صنعتی کشور شکسته شد.

این شعارها، این پیشروی طبقاتی و کشاندنِ رادیکالیسم سیاسی به محیط کار و این ترکیب خلاقانۀ مطالبات اقتصادی و سیاسی، ثمرۀ دو سال مداوم اعتصاب سراسری است که به اندازۀ چند دهه به تجربۀ عملی مبارزۀ این کارگران افزود. حال تصور کنید وقوع چنین تجربه‌ای در ابعادی به مراتب بزرگتر (اعتصاب عمومی سیاسی) چه تأثیر متحول‌کننده‌ای بر خیزش انقلابی در ایران خواهد گذاشت.

گرچه که می‌دانیم اثر اقتصادی اعتصاب کارگران پروژه‌ای، اختلال در پروژه‌های اجرایی و ساخت و ساز و تعمیرات صنایع نفت و گاز و زیان زدن به پیمانکاران پروژه است و نه توقفِ تولید نفت و گاز و شکستن کمر پیمانکار بزرگ (دولت). با اینحال تبعات و نتایج سیاسی و ذهنی این اعتصاب به مراتب از ضربات اقتصادی‌اش بزرگتر است. این اعتصاب سیاسی می‌تواند در بستر پرتب و تاب کنونی نه فقط به اعتصابات بالقوۀ مدارس و اعتصاباتِ بالفعلِ دانشگاه‌ها پیوند بخورد، بلکه در عین حال سریعاً به الگویی برای کارگران سایر صنایع استراتژیک و خدماتی بدل شود.

***

۱) برای نمونه نگاه کنید به شعرسرایی با طرح مطالبات کارگری بر وزن آهنگ شروین حاجی‌پور:

اعتصاب می‌کنیم، برای اتوبوس‌های اسقاطی، برای زندگی حیوانی، برای خوابگاه ساسی، برای غذاهای آلوده،  برای شرجی‌ها، برای بیهوشی، برای ساعتی که اعلام می‌کنند: اضافه کاری!، برای چکی که هرگز پاس نشد، برای بیمه‌ای که واریز نشد، برای ساعتی که لرزشت از لرزش اتوبوس بیشتر بود، برای نیروهای پروژه…

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *